قدس آنلاین: سریال تلویزیونی زندگی استاد شهریار که چند سال پیش به کارگردانی کمال تبریزی ساخته شد، نشان داد میتوان زندگی شاعران معاصر را هم به فیلم و سریال و آثار نمایشی تبدیل کرد و این آثار دیدنی هم باشند.
در این یادداشت میخواهم سه دلیل بیاورم که سریال ساختن یا تولید فیلم از زندگی نیمایوشیج، پدر شعر نو فارسی نیز موجب تولید یک اثر دیدنی و جذاب خواهد شد، اگر به دست یک فیلمساز کاربلد انجام شود.
نخست: نیما شخصیتی است که قابلیت تولید فیلم و سریال از زندگی او با توجه به معیارهای ممیزی و تولید در ایران را دارد. نیما نه از قماش روشنفکرانی است که با همه مظاهر زندگی ایرانی و اسلامی سر دشمنی داشته باشند و نه شخصیتی است که دچار خمود فکری شده باشد و از زمانه خود عقب افتاده باشد. او از معدود روشنفکرانی است که در آن دوران همچنان علقههای مذهبی خود را داشته است و این مسئله از سرودههای او برای مولای متقیان (ع) و نیز دفاع جانانهاش از دین و مذهب در برابر کمونیسم در یادداشتهایش قابل اثبات است. به همین دلیل احتمالاً یکی از کمدردسرترین شاعران معاصر برای ساخت آثار نمایشی بدون متهم شدن به تبلیغ برای یک چهره ضدارزشی است و میتوان با به تصویر کشیدن زندگی او نشان داد میتوان مدرن بود و مظاهر زندگی جدید را فهمید، اما لزوماً ضددین، ضدسنت و ضدملیت خود نبود.
دوم: زندگی نیما خود قابلیتهای دراماتیک زیادی دارد. او به لحاظ شخصیتی مجموعهای از خصایص مثبت و منفی دارد که در ایجاد یک شخصیت جذاب داستانی مؤثر است. ترسهای اغراق شده و توهمات او در کنار سختکوشی، ایمان به سرانجام کارش، لجاجت و پیگیری مثالزدنی و در عین حال روحیه گریزانش از شهر و غوغاهای پایتخت و دلبستگیاش به کوهستان و روستایش، همه او را یک شخصیت جذاب برای یک درام پرکشش کرده است. بحرانهای زندگی او، هجوم روشنفکران و سنتگرایان و نیز سختیهای معاش میتواند به جذابیتهای این داستان بیفزاید. همه اسباب لازم برای نوشتن یک فیلمنامه خوب و تماشایی آماده است، فقط باید کسی همت کند.
سوم: یکی از جذابیتهای داستانهای برآمده از واقعیتهای تاریخی بهخصوص در سینما و تلویزیون، وجود شخصیتهای تاریخی مختلفی است که میتوانند وارد داستان شوند. در زندگی نیما انسانهای مشهوری تأثیرگذار بودهاند که هر کدامشان میتواند موجب جذابیت سریال زندگی نیما شود، طیفهای مختلفی از شخصیتهایی با تفکرات و خاستگاههای مختلف. فهرستی که بدون تحقیق فراوان در همان اول به ذهن آدمی میآید، اثباتکننده این ادعاست: نظام وفا، محمدتقی بهار، مهدی حمیدی شیرازی، میرزاده عشقی، پرویز ناتلخانلری، محمدضیا هشترودی، صادق هدایت، جلال آلاحمد، سیمین دانشور، شهریار، هوشنگ ابتهاج، احمد شاملو، اسماعیل شاهرودی، عبدالحسین نوشین، دکتر محمد معین، منوچهر شیبانی و... . فرض کنید سریال با موضوع زندگی نیما ساخته شود و هنرپیشههایی با گریم و بازی هر یک از این شخصیتها در آن حضور داشته باشند، چنین سریالی چقدر جذابیت دارد؟ من که میگویم خیلی و شاید حتی بیشتر از سریال شهریار.
نظر شما